{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
هر کاری که می کنیم به انگیزهی پاداشی انجام میدهیم.
چیزی را که انسان برتر، خوب میپندارد، به راستی خوب است
راستی مثل گنج است؛ هر قدر آشکار گردد، پیروانش بیشتر می شود و دروغ مثل شعله پنهان آتش است که وقتی آشکار شد، سوزش و تباهی بیشتری به همراه دارد.
معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش
عشق، حواس را از دیدن عیبها منع می کند
ذهن فرهیخته، ذهنی است که بتواند اندیشهای را بدون پذیرفتن آن در سر بپروراند
معلم نفس خود و شاگرد وجدان خويش باش
زبان پر زرق و برق، هم شخصيت و هم انديشه را از نظر پنهان مي كند
كامل بودن بيان در اين است كه روشن باشد بي آنكه عادي باشد.
نمايشنامه نويس در فرآيند نوشتن، حتي اگر داستان را آفريده باشد، نخست بايد طرحي از داستان بريزد و سپس با رخداد هاي مناسب به پر كردن آن بپردازد
در ميان نمايشنامه نويساني كه از استعدادي برابر برخوردارند، آنان كه خود از نظر عاطفي حساس تر هستند، متقاعد مؤثرترند؛ كسي كه خود افسرده است افسردگي را سرايت مي دهد
بدتر از همه آن است كه كسي آگاهي كامل داشته باشد و اراده كند عمل را انجام دهد و سپس آن را انجام ندهد
ما نسبت به انساني كه سزاوار بدبختي نبوده است، احساس مهرباني و دلسوزي مي كنيم
كار شاعر اين نيست كه رخدادهاي حقيقي را نقل كند، بلكه كار او اين است كه آن چيزهايي را روايت كند كه بنابر احتمال يا ضرورت ممكن بود و يا مي توانست رخ دهد
زيباترين رنگها، كه به گونه اي اتفاقي بر روي بوم آمده باشد، لذت كمتري به ما مي بخشد تا طرحي سياه و سفيد.
انسانها به دليل شخصيت هايشان آن چيزي هستند كه هستند، اما در كردار است كه آنها به خوشبختي و يا بدبختي دست مي يابند
هر کاری که می کنیم به انگیزهی پاداشی انجام میدهیم.
چیزی را که انسان برتر، خوب میپندارد، به راستی خوب است
راستی مثل گنج است؛ هر قدر آشکار گردد، پیروانش بیشتر می شود و دروغ مثل شعله پنهان آتش است که وقتی آشکار شد، سوزش و تباهی بیشتری به همراه دارد.
معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش
عشق، حواس را از دیدن عیبها منع می کند
ذهن فرهیخته، ذهنی است که بتواند اندیشهای را بدون پذیرفتن آن در سر بپروراند
معلم نفس خود و شاگرد وجدان خويش باش
زبان پر زرق و برق، هم شخصيت و هم انديشه را از نظر پنهان مي كند
كامل بودن بيان در اين است كه روشن باشد بي آنكه عادي باشد.
نمايشنامه نويس در فرآيند نوشتن، حتي اگر داستان را آفريده باشد، نخست بايد طرحي از داستان بريزد و سپس با رخداد هاي مناسب به پر كردن آن بپردازد
در ميان نمايشنامه نويساني كه از استعدادي برابر برخوردارند، آنان كه خود از نظر عاطفي حساس تر هستند، متقاعد مؤثرترند؛ كسي كه خود افسرده است افسردگي را سرايت مي دهد
بدتر از همه آن است كه كسي آگاهي كامل داشته باشد و اراده كند عمل را انجام دهد و سپس آن را انجام ندهد
ما نسبت به انساني كه سزاوار بدبختي نبوده است، احساس مهرباني و دلسوزي مي كنيم
كار شاعر اين نيست كه رخدادهاي حقيقي را نقل كند، بلكه كار او اين است كه آن چيزهايي را روايت كند كه بنابر احتمال يا ضرورت ممكن بود و يا مي توانست رخ دهد
زيباترين رنگها، كه به گونه اي اتفاقي بر روي بوم آمده باشد، لذت كمتري به ما مي بخشد تا طرحي سياه و سفيد.
انسانها به دليل شخصيت هايشان آن چيزي هستند كه هستند، اما در كردار است كه آنها به خوشبختي و يا بدبختي دست مي يابند
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}